رها كوچولورها كوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

رها عشق مامان و بابايي

ماشین شارژی صورتی

دختر قشنگم این روزا برام بینهایت روزای زیباییه و شما مثل یه ادم بزرگ حرف میزنی و شیرین زبونی میکنی برامون و روزی نیست که من و بابا از حرفای بامزه ای که میزنی نخندیم و لذت نبریم... وقتی من یه لباس نو میپوشم که برای اولین بار داری میبینیش با حالت بامزه ای میگی مامان چقدر  قشنگ شدی ...یا وقتی می ریم خرید لباسها رو برمیداری و می گی مامان اینو دوست داری؟ می خوای واست بخرم ... صبح پنجشنبه با هم رفتیم خانه بازی بادبادکها تا جای جدیدتو ببینی که کلی خوشت اومد و همش می گفتی مامان می خوام بمونم بازی کنم ولی به دلیل اسباب کشی هنوز وسایلاشونو درست و حسابی جا نداده بودند و قرار شد روز اول مهر شما رو ببرم اونجا بعد از اون به فروشگاه ماشینهای شارژی...
31 شهريور 1392

تولد 2 سالگي رها جون

تولد تولد تولدت مبارك رها مموشي عزيز دل مامان تولدت مبارك دختركم اميدوارم 120 ساله بشي تولد 2 سالگي دخترم روز چهارشنبه 28 تير برگزار شد و انصافاً به خودم خيلي خيلي خوش گذشت اميدوارم مهموناي عزيزمون هم لذت برده باشند . سه شنبه من و بابايي و رها تا ساعت 4 صبح بيدار بوديم خونه را تميز كرديم ، شام فردا رو كه كتلت ماهي  بود درست كرديم ، مواد سالاد آماده كرديم ، ژله ها را درست كرديم ، و در آخر هم مشغول آذين بندي شديم رها هم بين بادكنكها كلي وول خورد و جيغ زدو خوشحالي كرد و تولد تولد خوند الهي قربون دختر گلم برم كه اينقدر شيرينه ساعت 4 صبح بود كه خوابيديم چهارشنبه رو مرخصي گرفتم تا به بقيه كارها برسم ساعت ...
23 شهريور 1392

كارت تولد يكسالگي فندق مامان

جلوي كارت  پشت كارت      کیک تولد فندقی متاسفانه دخملی توی تولد همش گریه می کرد و خوابش میومد چون از روز قبلم مهمون داشتیم دخملی نتونست درست و درمون استراحت کنه ولی بازم کلی تو بغل مامانی رقصید .       ...
23 شهريور 1392

مسافرت شهریور 92

امسال به دلیل مشغله کاری قرار شد یه مسافرت یک هفته ای به شهرکرد ،ویلای چادگان و بانه داشته باشیم . صبح جمعه ما از بوشهر حرکت کردیم و ناهار رو با خاله زهره و همسرش و خاله مینا توی یکی از پارکهای یاسوج خوردیم شب شهرکرد خوابیدیم و صبح شنبه یه سر به بازار شهرکرد زدیم بعد واسه ناهار هم به پل زمانخان رفتیم ساعت 4 خاله نرگس زنگ زدند که جلوی هتل هستند و ما هم خودمون رو سریع بهشون رسوندیم آخه یاسمن مسابقه کشوری تکواندو داشت و صبح شنبه از یزد برگشت که به محض رسیدنش به شیراز با خاله مرجان به سمت شهرکرد حرکت کرده بودند خلاصه همینجور که دور هم نشسته بودیم چای می خوردیم آقا بهزاد پیشنهاد داد که بریم شمال از طرفی منم دوست داشتم که حتما یه سر  به بانه ...
18 شهريور 1392

دختر نازم روزت مبارک

تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من با آرزوی بهترین و برترین ها برای فرشته زندگیم . . . دخترم روزت مبارک !!!   خداوند لبخند زد دختر آفریده شد! لبخند خدا روزت مبارک روز دخترای گل نی نی وبلاگ مبارک!  ...
16 شهريور 1392

عکس وسایل نی نی نازم

اینم یک سری از وسایل دخملی که دیگه استفاده نمیشه و جمعشون کردم .      اینم عکس سرویس خواب نی نی البته با خود نی نی     ...
31 مرداد 1392

عروسی عروسی

پنجشنبه 13 تیر عقد خاطره دختر دایی علی بود پنجشنبه بعد از ظهر با بابایی و عمه لیلا رفتیم کازرون بین راه همش می پرسیدی مادر کجا داریم میریم تا می گفتم داریم می ریم پیش ستایش کلی ذوق می کردی و همش می گفتی هورا هورا . هر از چند دقیقه یکبار هم می پرسیدی مادر لباس عروسم رو آوردی آخه جدیدا یه لباس عروس خوشکل واست خریدم که خیلی دوسش داری و هر عروسی می خوایم بریم می گی مادر لباس عروسم رو بکن تنم تو خونه هم همش می پرسی لباس عروسم کجاست و تا نبینیش آروم نمی گیری با ستایش لباس عروساتونو پوشیدین و حالا سر گیر تو مویی دعواتون بود ستایش همش گیرای شما رو می خواست شما هم می گفتی اینو مامانم واسم خریده اگه می خوای استفاده کن ولی وقتی خواستم برم خونه باید بهم...
16 تير 1392

شيرين كاريهاي دخملي

هر روز كه بزرگتر ميشي كارات، حرفات و شيرين زبوني هاتم با خودت بزرگ ميشه بعضي وقتها اينقدر خودتو لوس مي كني و با ناز و ادا واسم مي خندي كه فقط نمي خورمتو بس بارها خدا رو به خاطر وجود نازنينت شكر كردم و برات ارزوي سلامتي و تندرستي كردم دخترم اميدوارم توي زندگي بهترين ها نصيبت شه و هميشه خنده روي لبهات باشه .  اون روز من اداره كار داشتم واسه همينم بابايي شما رو آورد خونه وقتي برگشتم اومدي جلوم و همش انگشتتو تكون ميدادي و مي گفتي ماماني چرا منو تنها گذاشتي ؟ چرا نيومدي دنبالم بابايي اومد؟ ديگه منو دوست نداري؟ واقعا مونده بودم چي بگم و چيكار كنم آخر سر گرفتمت تو بغل و كلي فشارت دادم و بوسيدمت و چقدر لذت بخش بود نهايت خوشبختي رو احساس كرد...
9 ارديبهشت 1392