رها كوچولورها كوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

رها عشق مامان و بابايي

تابستان 93

1393/8/25 14:43
نویسنده : مريم
118 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گلم فرشته نازم

پشتکار گرانبها است:من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی می گذارم».تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند. پس مانند تمبر پستی باشید و مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید. با پشتکار می توانید بهتر به مقصد برسید.(آلبرت انیشتن)

از روز هفتم تیر ماه اسمتو نوشتم کلاس زبان (زبانسرا- سه راه دانشگاه خلیج فارس) . خیلی با اشتیاق می رفتی کلاس و خیلی سریع همه چی یاد گرفتی و تو خونه دایم تکرار می کردی . به مداد شمعی می گفتی crayan

منو بده 4 تا رنگ زرد و ابی و سبز و قرمز رو بهت یاد دادند. چیزایی رو که می دیدی به این رنگها هستند به انگلیسی می گفتی من و بابا رو mother , father و خودتو baby  صدا می زدی . ساعت کلاس 5:20 بود که واسه بیدار شدن و حضور در کلاس خیلی اذیت میشدی . اخریا دیگه می گفتی مامان من نمیرم کلاس teacher  م خودش بیاد پیشم .

اینم روز آخر موقع امتحان یعنی 11 مرداد  .

بیستم مرداد بابایی از طرف شرکت رفت  دریا ، واسه نصب جاکت  و تا 14 شهریور اونجا بودند . خیلی سخت گذشت ولی بالاخره تمام شد . روزای آخر دیگه بلند بلند گریه می کردی و بابا رو می خواستی . با اینکه همش تماس تصویری داشتیم با بابا ولی خیلی دوری اش روت اثر گذاشته بود والبته منم خیلی داغون شدم . جالب اینکه مصادف با رفتن بابا به ماموریت خاله مرجان هم تو شرکت پلیمر بوشهر کار پیدا کرد و اومد پیشمون . 14 هم بعد از ظهر جمعه بود که بابایی اومد خونه و من و شما کلی ذوق کردیم . فردا صبحش رفتیم کازرون و بعد شیراز که واسه عروسی عمو عادل خرید کنیم . که البته با عرض پوزش من شما رو گذاشتم کازرون و من و بابایی و خاله مینا با هم رفتیم . و یکشنبه شب هم برگشتیم خونه که صبح دوشنبه بابایی بره سرکار .

عصر چهار شنبه 26 ام رفتیم کازرون واسه عروسی عمو عادل . از اونجا که تولد امسال دخملی مصادف بود با 21 رمضان واسه همین تصمیم داشتیم بعد از ماه مبارک تولد بگیریم که متاسفانه بابا رفت ماموریت و نشد و پنجشنبه تو خونه پدر با حضور همه عمه ها و عموها یه تولد با حال واست گرفتیم و کلی ذوق کردی .

اول مهر شاد و شنگول دوباره به خونه بادبادک رفتی . از اول آبان هم اسمتو کلاس اسکیت نوشتم که خوشبختانه بعد از 5 جلسه پیشرفت خیلی خوبی داشتی و کلی ذوق داری واسه رفتن و تمرین . اونجا خودت همش سرخود کار می کنی . وقتی قراره نوبتی کاری رو انجام بدین شما اولین نفری هستی که کارو انجام میدی و بعد دیگه بیکار وای نمیسی و همچنان تمرین می کنی .

 

پسندها (1)

نظرات (0)