اسباب کشی
امروز وسایلامونو پیچیدیم می خوایم بعد از 5 سال از این خونه خداحافظی کنیم . خاطره های خیلی زیادی از این خونه داریم . سفره ابوالفضل پهن کردم، دخملی تو این خونه به دنیا اومد ، جشن تولد یکسالگی مفصلی که واسه دخملی گرفتیم ، مهمونیهای وقت و بی وقت با اون جمعیت ، عید نوروز با مهمونایی که از این شهر و اون شهر میومدند . آقا خرگوشه جلو رستوران رافائل ، غذا خوردنای دخملی تو تراس ، .....به قول عامیانه این خونه واسمون اومد داشت . یه خورده واسم سخته رفتن از این خونه ولی خوب دیگه به بابا خونه سازمانی دادند باید بریم . اونجا هم خونه خیلی خوبیه . یکی از خوبیاش اینه که خونه ویلایی دیگه حیاط داریم . چهارشنبه شب واسه اولین بار شب رو تو خونه جدید خوابیدیم رها همش می گفت مامان بریم اون یکی خونمون من اینو دوست ندارم ولی حالا کلی ذوق می کنه .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی